در این مقاله قصد داریم به بررسی جامع موضوعات مرتبط با مشتریان احتمالی (لید یا سرنخ) بپردازیم. یک مشتری احتمالی، لید یا سرنخ، به فرد یا سازمانی گفته می شود که با نشان دادن علاقه اولیه به کسب وکار شما، اولین گام را در مسیر تبدیل شدن به یک مشتری واقعی برداشته است. البته در ادامه این محتوا سعی داریم علاوه بر ارائه تعریفی دقیق از این مفهوم، به موارد دیگری نظیر تشریح انواع مختلف سرنخ ها (از MQL تا SQL و PQL)، معرفی گام های اساسی برای ایجاد، ارزیابی و در نهایت، تبدیل موفقیت آمیز سرنخ ها به مشتریان وفادار بپردازیم.
مشتری احتمالی یا سرنخ در بازاریابی چیست؟
یک لید واجد شرایط بازاریابی (Marketing Qualified Lead – MQL)، که می توان آن را سرنخ بازاریابی نیز نامید، فرد یا سازمانی است که از طریق تعامل با فعالیت های بازاریابی شما، علاقه اولیه خود را به برندتان نشان داده است. این علاقه می تواند از طریق اقدامات مشخصی مانند دانلود یک کتاب الکترونیکی، ثبت نام در یک خبرنامه، شرکت در یک وبینار آموزشی یا حتی بازدیدهای مکرر از صفحات کلیدی وب سایت شما ابراز شود. نکته کلیدی در مورد MQL این است که این مشتری احتمالی، اگرچه کنجکاو و علاقه مند است، اما هنوز برای یک مکالمه مستقیم با تیم فروش یا تصمیم گیری برای خرید، آمادگی کامل را ندارد.
در واقع، MQL در مراحل میانی قیف بازاریابی قرار می گیرد و وظیفه تیم بازاریابی در این مرحله، پرورش (Nurturing) این سرنخ برای هدایت او به مرحله بعدی، یعنی تبدیل شدن به یک لید واجد شرایط فروش (SQL)، است. این فرآیند پرورش معمولاً از طریق راهکارهای خودکار و هدفمند در نرم افزار CRM انجام می شود؛ مانند ارسال کمپین های ایمیلی قطره ای که اطلاعات تکمیلی در اختیار لید قرار می دهد، ارائه مطالعات موردی موفق، یا دعوت به یک جلسه مشاوره رایگان. هدف نهایی، ایجاد اعتماد و ارائه اطلاعات کافی است تا لید با اطمینان، گام بعدی را برای صحبت با تیم فروش بردارد.
بیشتر بخوانید: مدیریت سرنخ در نرم افزار سی آر ام CRM
مشتری احتمالی یا سرنخ در فروش چیست؟
در نقطه مقابل سرنخ بازاریابی، لید واجد شرایط فروش (Sales Qualified Lead – SQL)، که می توان آن را سرنخ فروش نامید، قرار دارد. SQL فرد یا سازمانی است که پس از مرحله تحقیق، به طور واضح قصد و آمادگی خود را برای خرید نشان داده است. این قصد جدی معمولاً از طریق اقدامات کاملاً مشخصی ابراز می شود؛ مانند درخواست یک نسخه نمایشی (دمو) از محصول، پر کردن فرم “تماس با واحد فروش” برای دریافت پیش فاکتور، یا برقراری ارتباط مستقیم با تیم فروش برای پرسیدن سوالات نهایی. این مرحله، نقطه حیاتی انتقال (Handoff) از تیم بازاریابی به تیم فروش محسوب می شود.
یک SQL دیگر نیازمند اطلاعات عمومی برای قانع شدن نیست، بلکه بیشتر به دنبال دریافت مشاوره تخصصی، بررسی جزئیات فنی و مذاکره درباره قیمت و شرایط پرداخت است. از این لحظه، مسئولیت به تیم فروش واگذار می شود که با استفاده از اطلاعات غنی ثبت شده در نرم افزار CRM (شامل تمام تعاملات قبلی)، مکالمه ای آگاهانه و هدفمند را آغاز می کند. هدف نهایی تیم فروش، هدایت این سرنخ کاملاً آماده به سمت بستن قرارداد و نهایی کردن خرید از طریق جلسات مشاوره و تماس های مستقیم است.
بیشتر بخوانید: فروش چیست؟
تفاوتهای کلیدی بین سرنخ بازاریابی (MQL) و سرنخ فروش (SQL) چیست؟
تفاوت اصلی بین سرنخ بازاریابی (MQL) و سرنخ فروش (SQL) در مرحلهای از سفر خریدار است که در آن قرار دارند و میزان آمادگی آنها برای خرید را نشان میدهد. یک MQL فردی است که به برند شما علاقه نشان داده (مثلاً با دانلود محتوا)، اما هنوز در مرحله تحقیق و آشنایی است. این سرنخها نیازمند پرورش (Nurturing lead) از سوی تیم بازاریابی هستند که این کار معمولاً از طریق ارسال محتوای آموزشی و کمپینهای هدفمند در نرم افزار CRM انجام میشود. در مقابل، یک SQL با انجام اقداماتی مانند درخواست دمو یا تماس مستقیم، به وضوح قصد خود را برای خرید اعلام کرده و آماده تعامل با تیم فروش است. این سرنخها دیگر به دنبال اطلاعات عمومی نیستند، بلکه نیازمند مشاوره تخصصی و مذاکره برای نهایی کردن خرید هستند و مسئولیت آنها بر عهده تیم فروش است. درک و مدیریت صحیح این تفاوت برای تخصیص بهینه منابع حیاتی است؛ به همین دلیل، کسبوکارهای موفق از نرم افزار CRM برای امتیازدهی، دستهبندی و مدیریت یکپارچه این دو نوع سرنخ استفاده میکنند تا فرآیند انتقال از بازاریابی به فروش به صورت روان و موثر انجام شود.
بیشتر بخوانید: اصول سی آر ام و مدیریت ارتباط با مشتری
آیا انواع دیگری از سرنخها وجود دارد؟
علاوه بر دستهبندی کلی سرنخهای بازاریابی (MQL) و فروش (SQL)، در استراتژیهای مدرن، لیدها بر اساس سطح علاقه و نوع تعاملشان به دستههای دقیقتری تقسیم میشوند. شناخت این دستهبندی به شما کمک میکند تا استراتژیهای تعامل و تبدیل هر گروه را به صورت کاملاً تخصصی طراحی کنید. در ادامه به پنج نوع اصلی از سرنخها میپردازیم:
۱. سرنخ واجد شرایط اطلاعاتی (Information Qualified Lead – IQL)
این افراد در بالاترین و ابتداییترین بخش قیف فروش قرار دارند. آنها هنوز در مرحله تحقیق و آگاهی از یک مشکل یا نیاز هستند و قصد خرید فوری ندارند، بلکه صرفاً به دنبال جمع آوری اطلاعات هستند. تعامل آنها با کسبوکار شما معمولاً از طریق مطالعه مقالات وبلاگ، مشاهده اینفوگرافیکها یا ویدئوهای آموزشی است. هدف اصلی در این مرحله، فروش نیست، بلکه ارائه محتوای آموزشی و ارزشمند برای ایجاد اعتماد و جایگاهیابی برند شما به عنوان یک منبع معتبر و متخصص است.
۲. سرنخ واجد شرایط بازاریابی (Marketing Qualified Lead – MQL)
این سرنخها یک قدم جلوتر از IQLها هستند و در مراحل میانی قیف قرار دارند. MQLها با انجام اقداماتی مانند دانلود یک کتاب الکترونیکی یا ثبتنام در خبرنامه، علاقه مشخصتری به برند شما نشان دادهاند و اطلاعات تماس خود را در اختیار شما قرار دادهاند. با این حال، همچنان به پرورش بیشتر و محتوای هدفمند نیاز دارند تا به مرحله خرید برسند. در این مرحله، تیم بازاریابی با استفاده از نرم افزار CRM، از طریق کمپینهای ایمیلی شخصیسازی شده، آنها را به سمت در نظر گرفتن راهحل شما برای مشکلشان سوق میدهد.
بیشتر بخوانید: نقش نرم افزار CRM در بازاریابی
۳. سرنخ واجد شرایط فروش (Sales Qualified Lead – SQL)
SQLها در مراحل پایانی قیف فروش قرار داشته و یک “سیگنال خرید” واضح از خود نشان دادهاند. آنها ممکن است درخواست دمو محصول داده باشند یا بهطور مستقیم با تیم فروش تماس گرفته و سوالاتی درباره جزئیات خرید مطرح کرده باشند. این سرنخها پس از دریافت اطلاعات کافی، آماده تبدیل شدن به مشتری هستند و در این مرحله، از تیم بازاریابی به تیم فروش ارجاع داده میشوند تا فرآیند مذاکره و نهایی کردن خرید را آغاز کنند.
بیشتر بخوانید: تحلیل فروش | بهترین روش های انجام تحلیل فروش
۴. سرنخ واجد شرایط محصول (Product Qualified Lead – PQL)
این نوع سرنخ که در کسبوکارهای نرمافزاری و SaaS بسیار رایج است، به افرادی گفته میشود که از محصول شما از طریق یک دوره آزمایشی رایگان (Free Trial) یا یک مدل محدود رایگان (Freemium) استفاده کردهاند. آنها بر اساس استفاده عملی از محصول، قصد خرید قویتری نشان دادهاند زیرا ارزش محصول را به صورت مستقیم تجربه کردهاند. این سرنخها به دلیل تجربه عملی، به احتمال بسیار زیاد به مشتریان پرداختی تبدیل میشوند و معمولاً تیم فروش یا موفقیت مشتری مسئولیت تبدیل آنها را بر عهده دارد.
۵. سرنخ واجد شرایط خدمات (Service Qualified Lead)
این سرنخها مشتریان فعلی شما هستند که نشان دادهاند آماده دریافت خدمات اضافی یا ارتقاء سرویس خود هستند. این فرصتها معمولاً برای فروش اضافی (Upselling) و فروش متقاطع (Cross-selling) ایدهآل هستند. برای مثال، یک مشتری که از یک سرویس پایه استفاده میکند، ممکن است در تماس با تیم پشتیبانی، برای دریافت ویژگیهای پیشرفتهتر ابراز علاقه کند. یک نرم افزار CRM با تحلیل رفتار مشتریان فعلی، میتواند به صورت خودکار این فرصتها را شناسایی کرده و به تیم فروش اطلاع دهد.
نحوه ارزیابی یک سرنخ (Lead Qualification) چگونه است؟
ارزیابی یا واجد شرایطسازی یک مشتری احتمالی (لید یا سرنخ)، فرآیندی استراتژیک برای سنجش پتانسیل تبدیل او به یک مشتری واقعی است. هدف اصلی این فرآیند، تمرکز دادن تلاشهای تیمهای بازاریابی و فروش بر روی سرنخهایی است که بیشترین احتمال موفقیت را دارند تا از هدر رفتن زمان و منابع گرانبها جلوگیری شود. یک کمپین بازاریابی ممکن است هزاران ثبتنام جدید به همراه داشته باشد، اما اگر این افراد با پروفایل مشتری ایدهآل شما همخوانی نداشته باشند، این کمپین عملاً ناموفق بوده است. فرآیند ارزیابی شامل گامهای کلیدی زیر است:
۱. تعریف پروفایل مشتری ایدهآل (ICP)
اولین گام، ایجاد یک “ستاره قطبی” برای تمام فعالیتهای بازاریابی و فروش شماست. شما باید با تحلیل بهترین مشتریان فعلی خود، ویژگیهای مشتریان ایدهآل خود را به دقت شناسایی کنید. این ویژگیها شامل اطلاعات دموگرافیک (مانند سن و موقعیت جغرافیایی) و همچنین اطلاعات تخصصیتر (مانند اندازه شرکت، صنعت فعالیت، و چالشهای تجاری که محصول شما آنها را حل میکند) میشود. این پروفایل به شما کمک میکند تا سرنخهای باکیفیت را از سایرین تشخیص دهید.
۲. امتیازدهی به سرنخها (Lead Scoring)
این فرآیند که معمولاً به صورت خودکار در نرم افزار CRM انجام میشود، به هر سرنخ بر اساس دو معیار اصلی، یک امتیاز عددی اختصاص میدهد: الف) میزان تطابق اطلاعات پروفایل او با مشتری ایدهآل شما (ICP) و ب) سطح تعامل او با کسبوکار شما (مانند بازدید از صفحات کلیدی وبسایت یا باز کردن ایمیلها). این امتیازدهی به شما کمک میکند تا سرنخها را اولویتبندی کنید؛ سرنخهای با امتیاز بالا مستقیماً به تیم فروش ارجاع داده میشوند و سرنخهای با امتیاز پایینتر در فرآیند پرورش باقی میمانند.
۳. بخشبندی سرنخها (Segmentation)
پس از امتیازدهی، باید سرنخها را به بخشهای مختلف و معناداری تقسیم کنید. این تقسیمبندی به شما اجازه میدهد تا ارتباطات خود را به شدت شخصیسازی کنید. برای مثال، شما میتوانید سرنخها را بر اساس صنعتی که در آن فعال هستند، محصولی که به آن علاقه نشان دادهاند، یا مرحلهای از سفر خریدار که در آن قرار دارند، دستهبندی کنید. این کار به شما امکان میدهد تا پیامها و پیشنهادات کاملاً مرتبطی را برای هر گروه ارسال نمایید.
بیشتر بخوانید: تقسیم بندی مشتری در نرم افزار CRM
۴. پرورش سرنخها (Nurturing)
بسیاری از سرنخها در اولین تعامل، آماده خرید نیستند. فرآیند پرورش، شامل ایجاد یک رابطه تدریجی و جلب اعتماد آنها از طریق ارسال محتوای ارزشمند و هدفمند است. این فرآیند معمولاً از طریق کمپینهای ایمیلی قطرهای (Drip Campaigns) در CRM انجام میشود که به صورت زمانبندی شده، مطالعات موردی، گزارشهای تحلیلی و وبینارها را برای سرنخ ارسال میکند تا به تدریج او را برای صحبت با تیم فروش آماده سازد.
۵. تایید صحت و اعتبار سرنخها (Verification)
در نهایت، باید از کیفیت دادههای خود اطمینان حاصل کنید. این مرحله شامل اقداماتی برای جلوگیری از ثبتنامهای جعلی یا رباتها (مثلاً با استفاده از CAPTCHA) است. مهمتر از آن، نرم افزار CRM شما باید قابلیت شناسایی و ادغام سرنخهای تکراری (Duplicate Detection & Merging) را داشته باشد. این امر از تماسهای مکرر و ناهماهنگ با یک فرد توسط اعضای مختلف تیم جلوگیری کرده و کیفیت و اعتبار پایگاه داده شما را حفظ میکند.
چگونه یک مشتری احتمالی (لید یا سرنخ) ایجاد کنیم؟
ایجاد یا جذب مشتریان احتمالی (لید یا سرنخ)، اولین و حیاتیترین قدم در فرآیند فروش و بازاریابی است. این فرآیند، موتور محرک قیف فروش شماست و به کسبوکارها کمک میکند تا به صورت فعالانه بازار خود را گسترش دهند. این کار شامل شناسایی مخاطبان مناسب، جذب توجه آنها با محتوای جذاب، و هدایتشان به سمت ارائه اطلاعات تماس است. در ادامه، گامهای اساسی برای طراحی یک استراتژی موثر جذب سرنخ را بررسی میکنیم:
۱. شناسایی دقیق مخاطب هدف
این گام بر اساس “پروفایل مشتری ایدهآل” (ICP) شما انجام میشود. شما باید بدانید که دقیقاً با کدام گروه از افراد صحبت میکنید. یک نرم افزار CRM با تحلیل دادههای مشتریان فعلی شما، به شناسایی ویژگیهای مشترک بهترین مشتریانتان (از اطلاعات جمعیتی گرفته تا رفتارها و نیازها) کمک میکند. این شناخت عمیق به شما اجازه میدهد تا مخاطبان هدف خود را با دقت بسیار بالایی شناسایی کرده و پیامهای بازاریابی خود را به گونهای طراحی کنید که مستقیماً با نیازها و چالشهای آنها صحبت کند.
۲. ایجاد محتوای تبلیغاتی جذاب و ارزشمند
برای جلب توجه مخاطبان شناسایی شده، شما به محتوایی نیاز دارید که نه تنها جذاب، بلکه ارزشمند باشد. علاوه بر استفاده از عناوین قوی و تصاویر بصری متناسب، محتوای شما باید به یکی از نیازها یا سوالات مخاطب هدف شما پاسخ دهد. در نهایت، هر قطعه از محتوا باید یک “دعوت به اقدام” (Call to Action – CTA) واضح و متقاعد کننده داشته باشد. این CTA باید به کاربر بگوید که دقیقاً چه کاری انجام دهد (مثلاً “کتاب الکترونیکی را دانلود کنید”) و چه ارزشی در ازای آن دریافت خواهد کرد.
۳. بهینهسازی صفحات فرود (Landing Pages)
صفحه فرود، لحظه سرنوشتساز در فرآیند جذب سرنخ است؛ جایی که یک بازدیدکننده به یک لید تبدیل میشود. این صفحات باید ساده، کاربرپسند و با پیامهای روشن طراحی شوند. فرمها باید تا حد امکان کوتاه باشند و فقط ضروریترین اطلاعات را درخواست کنند؛ هر فیلد اضافی، نرخ تبدیل را کاهش میدهد. مهمتر از همه، صفحه فرود باید به صورت مستقیم به نرم افزار CRM شما متصل باشد تا اطلاعات هر سرنخ جدید به صورت خودکار، لحظهای و بدون خطا در سیستم ثبت شود و فرآیند پرورش یا تماس تیم فروش بلافاصله آغاز گردد.
چگونه مشتریان احتمالی (لید یا سرنخ) را به مشتری تبدیل کنیم؟
تبدیل مشتریان احتمالی (لید یا سرنخ) به مشتریان واقعی، هدف نهایی تمام فعالیتهای بازاریابی و فروش است. این فرآیند، که به آن “تبدیل” (Conversion) گفته میشود، نیازمند مجموعهای از استراتژیهای هوشمندانه برای جلب اعتماد، ایجاد انگیزه و تسهیل مسیر خرید است. در ادامه به بررسی مهمترین این استراتژیها میپردازیم:
۱. اجرای کمپینهای پرورش سرنخ
برای حفظ تعامل با سرنخها و هدایت آنها به سمت خرید، باید از محتوای هدفمند استفاده کنید. یک نرم افزار CRM به شما اجازه میدهد تا کمپینهای ایمیلی شخصیسازی شده و خودکاری را بر اساس رفتار هر سرنخ اجرا کنید. این کار به شما کمک میکند تا آنها را از وضعیت علاقهمندی صرف، به مرحله آمادگی برای خرید نزدیکتر کرده و در طول مسیر، رابطه خود را با آنها تقویت نمایید.
۲. استفاده از اثبات اجتماعی و نظرات کاربران
برای ایجاد اعتماد و اعتبار، داستانهای موفقیت و نظرات مشتریان راضی را به اشتراک بگذارید. نرم افزار CRM به شما کمک میکند تا پس از هر خرید موفق، به صورت خودکار از مشتریان درخواست بازخورد کنید. سپس میتوانید این نظرات مثبت را در کمپینهای بازاریابی خود برای سرنخهای جدید به کار ببرید تا به آنها نشان دهید دیگران نیز از محصولات یا خدمات شما راضی بودهاند.
۳. ارائه انگیزهها و پیشنهادات ویژه
برای تحریک سرنخها به خرید، تخفیفها، دورههای آزمایشی رایگان یا پیشنهادات ویژه با محدودیت زمانی ارائه دهید. با استفاده از CRM میتوانید این پیشنهادات را به صورت هوشمندانه ارسال کنید؛ برای مثال، تنها برای سرنخهایی که در مرحله تصمیمگیری متوقف شدهاند، یک کد تخفیف ویژه ارسال کنید تا حس فوریت ایجاد کرده و آنها را به اقدام ترغیب نمایید.
۴. بهینهسازی قیف فروش
قیف فروش خود را بهگونه ای بهینه سازی کنید که فرآیند خرید برای مشتریان به سادهترین شکل ممکن باشد. گزارشهای تحلیلی در نرم افزار CRM به شما نشان میدهند که سرنخها در کدام مرحله از قیف، بیشترین ریزش را دارند. با شناسایی این گلوگاهها، میتوانید فرآیندهای خود را اصلاح کرده و با سادهسازی مسیر خرید، احتمال تبدیل آنها به مشتریان واقعی را افزایش دهید.
۵. استفاده از تحلیل دادهها
رفتار سرنخها را در تمام نقاط تماس (بازدید از وبسایت، باز کردن ایمیلها، تعامل در شبکههای اجتماعی) پیگیری و تجزیهوتحلیل کنید. نرم افزار CRM تمام این دادهها را در یک مکان متمرکز کرده و به شما کمک میکند تا بفهمید کدام بخش از فرآیند فروش نیاز به بهبود دارد و کدام روشها بهترین عملکرد را دارند تا استراتژیهای خود را بهطور مداوم اصلاح کنید.
بیشتر بخوانید: ریفرال مارکتینگ و نرم افزار سی آر ام CRM
۶. شخصیسازی رویکرد
سرنخهای خود را با استفاده از ابزارهای بخشبندی (Segmentation) در CRM دستهبندی کرده و ارتباطات خود را با توجه به نیازها و ترجیحات خاص هر گروه شخصیسازی کنید. این کار باعث میشود که سرنخها احساس کنند پیامها و پیشنهادات شما دقیقا برای آنها طراحی شده است و این امر به طور چشمگیری تاثیرگذاری شما را افزایش میدهد.
۷. ساختن روابط بلندمدت
فرآیند با خرید به پایان نمیرسد. پس از تبدیل شدن یک سرنخ به مشتری، با استفاده از نرم افزار CRM ارتباط خود را با او حفظ کنید. ارائه برنامههای وفاداری، ارسال بهروزرسانیهای منظم و پیشنهادات ویژه پس از خرید، به شما کمک میکند تا روابط بلندمدت با مشتریان خود ایجاد کرده و آنها را به مشتریان دائمی و حتی مروجان برند خود تبدیل کنید.
بیشتر بخوانید: تعامل مشتری | روش های بهبود تعامل مشتری
جمع بندی: مدیریت مشتریان احتمالی (لید یا سرنخ) از اولین علاقه تا مشتری وفادار
در نهایت، همانطور که در این راهنمای جامع دیدیم، مدیریت مشتریان احتمالی (لید یا سرنخ) در دنیای کسب وکار مدرن، از یک هنر مبتنی بر شانس به یک علم دقیق و فرآیندمحور تبدیل شده است. این فرآیند شامل یک سفر کامل است: از شناسایی دقیق مخاطب هدف و ایجاد اولین علاقه از طریق محتوای ارزشمند، تا ارزیابی، امتیازدهی و دسته بندی انواع مختلف سرنخ ها، و در نهایت، پرورش آن ها با استراتژی های هوشمندانه تا لحظه تبدیل شدن به مشتری.
در قلب این فرآیند علمی، نرم افزار CRM قرار دارد. این سیستم به عنوان موتور محرکی عمل می کند که به شما اجازه می دهد تا تمام مراحل این سفر را به صورت یکپارچه مدیریت کنید. CRM به شما کمک می کند تا استراتژی های متناسب با هر نوع سرنخ را به صورت خودکار اجرا نمایید، عملکرد تمام فعالیت های خود را با داده های دقیق بسنجید و از هدر رفتن هیچ فرصتی جلوگیری کنید.
نتیجه نهایی این رویکرد ساختاریافته، فراتر از بستن چند معامله بیشتر است؛ این به معنای ایجاد یک ماشین رشد قابل پیش بینی و پایدار برای کسب وکار شماست. با مدیریت هوشمند سرنخ ها، شما نه تنها نرخ تبدیل خود را افزایش می دهید، بلکه با تخصیص بهینه منابع، هزینه های جذب مشتری را کاهش داده و پایه ای محکم برای ساختن روابط بلندمدت و سودآور با مشتریان خود بنا می نهید.
2 Responses
من خیلی جاها میشنوم از عبارت «لید» استفاده میکنن، ولی دقیق نمیفهمم یعنی چی. یعنی هر کسی که باهامون تماس میگیره لید حساب میشه؟
سؤال خیلی خوبی پرسیدید،🙏 چون تعریف دقیق «لید» یا سرنخ فروش میتونه مسیر بازاریابی رو مشخص کنه. لزوماً هر کسی که با شما تماس میگیره لید نیست. «لید» به کسی گفته میشه که به نوعی علاقه یا نیاز اولیهای نسبت به خدمات یا محصولات شما نشون داده، اما هنوز به مرحله خرید نرسیده. مثلاً کسی که فرم مشاوره رو پر کرده یا توی سایت شمارهشو گذاشته، یه لید به حساب میاد. توی CRM میتونید این لیدها رو مدیریت و دسته بندی کنید تا بهمرور زمان به مشتری تبدیل بشن.